محکم کاری(مُ کَ) عمل محکم کار. استوارکاری. کاری را متقن و استوار و نیکو انجام دادن. قایم کاری: کار از محکم کاری عیب نمیکند ادامه... عمل محکم کار. استوارکاری. کاری را متقن و استوار و نیکو انجام دادن. قایم کاری: کار از محکم کاری عیب نمیکند لغت نامه دهخدا
محکم کاری رسکاری زیچکاری کاری را متقن و استوار و نیکو انجام دادن: کار از محکم کاری عیب نمیکند ادامه... رسکاری زیچکاری کاری را متقن و استوار و نیکو انجام دادن: کار از محکم کاری عیب نمیکند فرهنگ لغت هوشیار